روزت مبارک مادرم
از مرگ نمی ترسم من فقط نگرانم که در شلوغی آن دنیا مادرم را پیدا نکنم ... پارسال چقد این روز خوشحال بودم اخه شاید بعد از ازدواجم اولین سالی بود که مادرم پیشم بود و میتونستم روز مادرو کنارش باشم (اینم به یمن حامله بودنم که اومده بود کمک حالم باشه) اما امسال بازم ازش دورم ولی اومدم اول صبحی بهش تلفنی این روزو تبریک گفتم وقتی به جای کلاغ در آن بازی کودکانه، گفتم: مامان پـر، خندیدی و گفتی: «من که پر ندارم» بزرگتر که شدم فهمیدم، تو هم پر داشتی ... به یاد مادرهای عزیزی که دیگه پیشمون نیستن ... (صلوات) ...